سینمای هالیوود در دهه های 1980-1990 میلادی
هالیوود در دهه ی هفتاد میلادی در شرایط ویژه ی زمانی قرار داشت. کساد اقتصادی اواخر دهه ی 1970م. در هالیوود، با افول فعالیت بسیاری از کارگردان های نسل گذشته مصادف شد. «جان هیوستن»، «بیلی وایلدر»، «آلفرد هیچکاک» و «ویلیام
نویسنده: سید ابوالحسن علوی طباطبایی
هالیوود در دهه ی هفتاد میلادی در شرایط ویژه ی زمانی قرار داشت. کساد اقتصادی اواخر دهه ی 1970م. در هالیوود، با افول فعالیت بسیاری از کارگردان های نسل گذشته مصادف شد. «جان هیوستن»، «بیلی وایلدر»، «آلفرد هیچکاک» و «ویلیام وایلر» فعال باقی ماندند ولی بیشتر منتقدان عقیده داشتند که آنها دوران شکوفایی خود را پشت سر گذاشته اند. کارگردان های دیگر مانند «جان فورد»، «رائول والش»، «هاوارد هاکز» به تدریج بازنشسته شدند و بعضی ها مانند «جرج کیوکر»، «ونیسنت منیدلی»، «رابرت آلدریج» و «ساموئل فولر» کمتر مورد ستایش قرار می گرفتند. تهیه کننده ها به دنبال فیلم های به اصطلاح جوان پسند، دارای رنگ و بوی هنری و آثار تاریخی پرهزینه و پرتجمّل بودند. پس از مدتی شاخص ترین سینماگران دهه ی هفتاد مشخص شدند. آنها عبارت بودند از «فرانسیس فورد کاپولا» «جرج لوکاس» «استیون اسپیلبرگ» و «مارتین اسکورسیسی».
یکی از مشخصّه های دهه ی هفتاد زنده کردن ژانرهای سینمایی گذشته مانند موزیکال جنگی، ترسناک و بالاخره علمی - تخیّلی بود که بعضی از آنها مانند برخورد نزدیک از نوع سوم و ای تی از فیلم های پر فروش آن زمان شدند و گاهی عناصر دو ژانر ترسناک و علمی - تخیّلی در هم آمیخته شدند که نتیجه ی آن مجموعه ی فیلم های سینمایی دنبال دار بیگانه بود که به دهه ی 1990م. و بعد هم کشیده شدند.
فیلم های این دهه از نظر تکنیکی و استفاده از فناوی های جدید در تمهیدات سینمایی به شکوفایی رسیدند، اما از جهت محتوایی نیز در زمانی قرار داشتند که همه چیز قبلاً برای سرگرمی گفته شده بود و بایستی اوضاع کساد اقتصادی سینماها را با کشاندن مردم بیشتری به سینماها جبران می کردند، خصوصاً آنکه استفاده از نوار ویدئو نیز یکی ازموانع ادامه ی کار سنّتی سینما به شمار می رفت. لذا پرداختن به جاذبه های جنسی در فیلم ها که قبلاً در فیلم های هرزه نگار رایج بود با نوعی ترویج آزادی جنسی و اباحه گری تدریجی در تمام فیلم ها از هر نوع و ژانر متداول گردید. در هر فیلمی و با هر داستانی، نوعی مسائل جنسی و مبتذل توسط کارگردان های قدیمی و کهنه کار و سینماگران پرده در جدید دیده شد. هنرپیشگان فیلم ها غالباً از هنرپیشگانی با لباس های تحریک کننده و روابط آن چنانی بودند.
از فیلم های وسترن معروف مانند بزرگ مرد کوچک به کارگردانی «آرتورپن» گرفته تا فیلم های اجتماعی معروفی چون پنج قطعه ی آسان ساخته ی «باب رافلسن» و اثر معروف «لوییس بونوئل» به نام تزیستیانا تا فیلم زابریسکی پوینت اثر معروف «انتونیونی»، دسوتان ساخته ی «لوئیس گیلبرت»، مکیب و خانم میلر ساخته ی «رابرت آلتمن»، آخرین تانگو در پاریس ساخته ی «برناردو برتولوچی» و صدها نمونه ی دیگر همگی دچار دستورالعمل های تولید فیلم های سینمایی در آمریکا و اروپا بود. در دهه ی هفتاد همچنین پرداختن به داستان های افسانه ای - عملی و ژانر جدیدی به نام «سینمای فاجعه» مطرح گردید، مانند تی اچ ایکس 1138 اثر «جرج لوکاس» ماجرای پسایدون ساخته ی «رونالدنیم»، آسمانخراش جهنمی ساخته ی «جان گیلرمن»، آخرین جنگجو اثر «رابرت کلوز» برخورد نزدیک از نوع سوم ساخته ی «استیون اسپیلبرگ»، جنگ های ستاره ای ساخته ی «جرج لوکاس»، سفر ستاره ای اثر سینمایی «رابرت وایز»، شهاب آسمانی ساخته ی «رونالد نیم».
در فیلم شهاب آسمانی یک ستاره دنباله دار به کمربند سیاره ای برخورد می کند و شهاب های آسمانی همراه با بارانی از تکّه های سنگ به سوی زمین می آیند و بالاخره می رسیم به فیلم اینک آخرالزمان اثر «فرانسیس فورد کاپولا». این فیلم از جمله فیلم هایی است که درباره ی جنگ ویتنام ساخته شده ولی «جیم مورسون» خواننده ی معورف در آغاز فیلم ترانه ای می خواند با عنوان تنها دوست من، این پایان جهان است که بر روی تصویری از جنگل های بمباران شده می آید.
بدین ترتیب دهه ی 1980م. برای صنعت فیلم سازی هالیوود با فراز و نشیب های و موفقیّت های چشمگیر به پایان رسید در حالی که دهه ی 1990م. به دنبال آن با بحث های جدّی تر در خصوص پایان کار دنیا در فیلم های افسانه ای - علمی در راه بود.
در فیلم علمی - تخیّلی ماشین روز قیامت که در سال 1972م. به کاگردانی «هری هوپ» و «لی شولم» و با شرکت «گرانت ویلیام»، «هنری ویلکاکسون» و «مالاپاورز» ساخته شده است، جاسوسان آمریکایی کشف می کنند که چین کمونیست یک سیستم عظیم جنگی هسته ای به نام ماشین روز قیامت ساخته است که قادر است تمام سطح کره ی زمین را نابود سازد و قرار است که به زودی این ماشین را به کار گیرند. در همین حال یک هواپیمای فضایی که «پروژه ی آسترا» نام دارد قرار است مأموریتی فضایی را در سیّاره ی زهره انجام دهد. در ساعات آخر مانده به پرواز ناگهان هواپیمای مذکور توسط نیروی ارتش اشغال شده و بیشتر نیروهای مذکّر آن خارج و زن ها جای آنها را می گیرند. دلیل این موضوع کمی بعد که «آسترا» از مدار خارج می شود، آشکار می گردد. کره ی خاکی در یک طوفان و دگرگونی ناگهانی جهانی قرار گرفته و قرار است که نابود شود.آیا نسل بشر نابود شده است؟ چه خطراتی در انتظار خدمه ی «آسترا» در سفر به سیاره ی زهره است؟ این فیلم بسیار ضعیف و کلیشه ای است که می خواهد چین کمونیست را در آن مقطع زمانی به عنوان یک قدرت جهانی خطرناک نشان دهد و راه های مقابله با آن را به صورت هرچه فجیع تر و خطرناک تر جلوه دهد. نشان دهد که تنها با این شیوه ها کمونیسم شیطانی را می توان نابود ساخت. هالیوود از این قبیل فیلم ها قبلاً و در دهه های بعد نیز ساخته است و همواره برای ابراز خشونت شدید نسبت به دشمن وی را مجهز به سلاحی شگفت انگیز و اعجاب برانگیز نموده است. در این فیلم نیز یک قهرمان آمریکایی سفید پوست و شکست ناپذیر وارد ماجرا می شود و پس از ماجراهای حیرت انگیز و باورنکردنی این فاجعه ی جهانی را در نقطه ای متوقف کرده و با مهار دشمن قهّار، با استفاده از مجموعه ای از عملیات بازدارنده، جهان و مردم آن را با کمترین تلفات نجات می دهد.
این در حقیقت درونمایه ی فیلم های علمی - تخیّلی دهه های گذشته برای نجات مردم در برابر همه نوع فجایع اعم از حمله ی حیوانات ماقبل تاریخ، موجودات سایر سیّارات و غیره بوده است. در مورد موشک های اتمی و خطرات آن، هالیود همچنان تا دهه های بعد نیز فعال است. در این حال مذاکرات «سالت» بین ابرقدرتهای شرق و غرب در خصوص کنترل سلاح های اتمی و کشتار جمعی که باعث نابودی جهان خواهد شد، ادامه دارد و تصمیماتی که البته گرفته می شود برای هیچکس ضمانت اجرایی ایجاد نمی کند و پنهانکاری در این مورد بیداد می کند. در آخرین فیلم از مجموعه ی فیلم های فرودگاهی به نام کنکورد؛ فرودگاه 79 در سال 1979م. توسط «دیوید لاول ریچ» ساخته می شود می بینیم که در هواپیمای مسافربری کنکورد، موشک های اتمی جاسازی شده است. در این میان نیروی هوایی فرانسه و تهدیدی که همراه هوپیما است از بالای کوه های آلپ تحت نظر هستند. خانمی که جزو مسافران است، اسنادی در دست دارد که صنایع هواپیما سازی «هریسون» سازنده ی کنکورد را دچار مشکلاتی خواهد کرد. این اسناد نشان می دهد که آنها سلاح اتمی می سازند و مدیر و رهبر این سازمان جنایتکار خواهان سقوط هواپیما همراه با آن خانم است. البته ماجرا در آخر ختم به خیر می شود و همه نجات یافته و تبهکاران دستگیر می شوند و به سزای اعمالشان می رسند. فیلم از جاذبه ی حضور «آلن دلون» هنرپیشه ی معروف فرانسوی در نقش خلبان برخوردار است. سایر بازیگران آن عبارتند از «سوزان بلاک لی»، «رابرت واگنر» و «جرج کندی».
دلیل ساخت این فیلم برای دست اندکاران سیاسی هالیوود، نوعی حمله و ایجاد رسوایی برای شرکت های هواپیماسازی و بازرگانی فرانسه بود که البته به نوعی به فاجعه ی نهایی نمی رسید. اصل در این فیلم ها ایجاد اضطراب و تعلیق برای تماشاگر و تأثیرگذاری در برنامه های پروازی سازمان سازنده ی هواپیمایی کنکورد بود و البته می دانیم مدتی بعد به دلایل فنی تولید این نوع هواپیما به طور کلّی ممنوع و منسوخ اعلام گردید.
در دهه ی 1980 م. در هالیود مسئله ی جدید دیگری در زمینه ی خطرات هسته ای مطرح شد و آن عدم کنترل انرژی هسته ای غیرجنگی یعنی اتم برای صلح بود که در واقع بهانه ای از سوی استعمار و استکبار برای ایجاد وحشت در این مورد به شمار می رفت. عوارض ناشی از وجود نیروگاه ها و زباله های اتمی و از همه مهمتر مداخله ی تاریخی بشر در طبیعت که قدمت تاریخی آن به آغاز انقلاب صنعتی و رشد صنعتی سریع طیّ دویست الی سیصد سال بعد انجامید و اتفاقاً آغاز کننده ی آن نیز کشورهای صنعتی و ثروتمند جهان بودند، بهانه ی جدیدی برای هالیوود در مسله ی حفظ محیط زیست و اکولوژیسم گردید. این جنجال تازه که ظاهراً با فعالیت ها و تظاهرات گروه های خاصّی مانند «گروه سبز» همراه بود به طرح حافظت و سالم نگه داشتن زیستگاه موجودات زنده و آدمیان می پرداخت و در واقع نوعی واکنش انتقادی به سنّت روشنگری در اروپا نیز بود.
فیلم آژیر قرمز اثر «ویلیام هیل» در سال 1977م. از نخستین تولیدات درام گونه ی آمریکایی است که داستان آن به حادثه ای در یک نیروگاه برق هسته ای مربوط می شود. در این فیلم «ویلیام دیواین» و «مایکل براندون» و «آدرین باربو» ایفای نقش می کنند. فیلم اقتباسی است از رمانی به نام «الگوی سرخ» که توسط «هارولدینگ» نوشته شده است.
در سال 1978م. نیز هالیوود با مشارکت سینمای ایتالیا فیلم برگزیده یا هولوکاست 2000 را که هم علمی - تخیّلی و هم ترسناک است می سازد. کارگردان آن «آلبرتو دومارتینو» است و در آن بازیگران معروفی چون «کرک داگلاس»، «آگوستینابلی» و «سایمون وارد» ایفای نقش می کنند. داستان فیلم از این قرار است که مدیر یک نیروگاه هسته ای متوجّه می شود که فرزندش قصد توطئه آمیزی دارد. او می خواهد با استفاده از انرژی اتمی دنیا را نابود سازد.
و بالاخره می رسیم به فیلم معروف عارضه ی چینی اثر «جیمز بریجز» در سال 1979م. که در آن یک گزارشگر تلویزیونی برای تهیه ی گزارشی درباره ی انرژی به همراه تصویر برادرش به یک کارخانه ی هسته ای می روند. در این زمان بحرانی در کارخانه آغاز شده است و مهندس سرپرست شیفت کارخانه با مدیریت و عکس العمل سریع خود آن را مهار میکند. تصویربردار همه چیز را فیلمبرداری می کند، اما مقامات شبکه ی تلویزیونی طرف قرارداد تحت فشار صاحبان کارخانه ظاهراً به خاطر ایجاد تشویش در اذهان عمومی حاضر به پخش آن نمی شوند. در واقع در طول تهیه ی این گزارش، تصویربرداری از وحشت حاکم بر اتاق کنترل در جریان سانحه ای اتفاقی و مهارکردن مشکل توسط سرپرست شیفت انجام گرفته است. تصویربردار فیلم را از شبکه خارج کرده و در یک مناظره ی عمومی با هدف اخذ مجوز، برای یک کارخانه ی هسته ای جدید برگزار شده، آن را به دو نفر متخصّص نشان می دهد. آن دو تأیید می کنند که از حادثه ای بسیار جدّی موسوم به «سندروم چینی» به زحمت جلوگیری شده است. پس از تحقیقاتی کوتاه مدت، شروع به کار مجدد کارخانه پذیرفته می شود ولی سرپرست شیفت نگران ارتعاش خفیفی است که در خلال سانحه ی اوّل احساس کرده است. او در جریان تحقیقاتش کشف می کند پیمانکارانی که کارخانه را بنا کرده اند، چندان به رهنمودهای امنیتی پایبند نبوده اند و بنابراین خطر پدید آمدن حادثه ای ویرانگر را باعث شده اند.
سرمهندس شیفت، گزارشگر و تصویربردار برای رسوا کردن پیمانکاران و صاحبان کارخانه به راه می افتند، اما کارخانه داران نیز در جهت راه اندازی مجدّد کارخانه و به دست آوردن پول از هیچ کاری روی گردان نیستند، حتی آدم کشی! فیلم عارضه ی چینی به جهت تهاجمش به تجارت های کلان و اخلاقیات تجاری، فیلمی است سیاسی که در قالب تریلری مهیّج تولید شده و قدرتش را از نگرانی بسیار واقعی موجود نسبت به ایمن بودن انرژی هسته ای می گیرد.
بسیاری از حوادث گنجانیده شده در فیلم متکی بر شایعاتی موجود درباره ی مجوز گرفتن و احداث کارخانه های انرژی هسته ای متعدد در آمریکای شمالی بود. این شایعات از شهادت های گروهی از مردم سرچشمه می گرفت که بسیاری از سازمان های حفظ محیط زیست در طول سال ها گردآورده بودند و زمانی که فیلم به نمایش درآمد، بسیاری از مردم و منتقدین به آن کم توجّهی کردند. ولی دوازده روز پس از افتتاح نمایش فیلم در سینماهای آمریکا، نیروگاه انرژی هسته ای «تری مایل آیلند» در پنسیلوانیا دچار حادثه ای همچون حادثه ی فیلم عارضه چینی شد. حادثه ای که می توانست به طور بالقوه فاجعه آفرین باشد. این رویداد علاوه بر تضمین موفقِیّت تجاری فیلم یکی از مواردی بود که خطّ مرزی بین داستان و واقعیت را در هم شکست.
7 سال بعد در اوکراین شوروی فاجعه چرنوبیل به وقوع پیوست و بحث های فراوان بر سر استفاده از انرژی هسته ای مطرح شد. یکی از مسائل مطروحه آن بود که می توان تولید برق جهان را از طریق انرژی هسته ای انجام داد ولی مشکلات توأم با هزینه ها و ایمنی تولید، چشم انداز دلفریب آن را تیره و تار می کند. مضامین مربوط به خطرات ناشی از نیروگاه های هسته ای و رآکتورها در دهه ی هشتاد همچنان ادامه دارد.
در فیلم چنگال جزیره ساخته ی «هرمن کاردناس» در سال 1980م. یک نشتی در رآکتور هسته ای نیروگاه اتمی فلوریدا موجب می شود که خرچنگ ها تبدیل به آدم کش های خطرناکی شوند. بازیگران فیلم «رابرت لنسیک» «استیوهایکز» و «ینیتا تالبوت» هستند.
در استرالیا نیز فیلمی با نام بازتاب زنجیره ای توسط «یان باری» 1980م. ساخته شد که یک فیلم پلیسی جنایی درباره ی رویدادهای پس از انفجار در یک نیروگاه اتمی است که یک کارگر و دو نفر دیگر از شهروندان را آلوده به موادّ رادیواکتیو می کند و حوادث ناگواری به همراه دارد. بازیگران این فیلم «استیوبیسلی»، آناماریا وینچستر» و «راس تامپسون» هستند و «مل گیبسن» نیز نقشی کوتاه در فیلم دارد.
در فیلم انگلیسی قوی تر از خورشید اثر «مایکل آپتد» 1980م. یک کارگر نیروگاه هسته ای سعی دارد که نشتی حاصل ا ز رادیواکتیو را به مقامات مسئول ثابت کند. در این فیلم «فرانچیسکا آنیس» و «تام بل» ایفای نقش می کنند.
در فیلم نیروگاه هسته ای نمی خواهیم که توسط «جولیان اسککلوسبرگ» «دنی گلدبرگ» و «آنتونی پوتنزا» در سال 1980م. ساخته شده است،
می بینیم که گروهی از جوانان و ستارگان موسیقی راک برنامه هایی را برپا می سازند تا به وجود نیروگاه های هسته ای در آمریکا اعتراض کنند. در این فیلم «جکسون براون»، «بینک کرازبی» «استیلز ونش»، «برادران دوبی» و «جان هال»، «گیل»، «اسکات هرون» و «بانی ریت» شرکت دارند. البته در میان جمع تظاهرکنندگان «جین فاندا»، «جس کولین یانگ»، «جیمزتبلور»و عده ای دیگر نیز دیده می شوند.
در فیلم دیگری به نام حادثه ی پلوتونیم اثر «ریچارد مایکلز» 1980م. می بینیم که پس از حادثه ای در یک نیروگاه هسته ای در آمریکا یک مخالف فعال سیاسی سعی دارد تا کارکنان نیروگاه هسته ای را به شورش و عدم اطاعت تحریک کند و مدیران شرکت با وی به مقابله برخیزند. در این فیلم «جنت مارگولین»، «بوهاپکینز» و «جوزف کامپانالا» ایفای نقش می کنند.
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
یکی از مشخصّه های دهه ی هفتاد زنده کردن ژانرهای سینمایی گذشته مانند موزیکال جنگی، ترسناک و بالاخره علمی - تخیّلی بود که بعضی از آنها مانند برخورد نزدیک از نوع سوم و ای تی از فیلم های پر فروش آن زمان شدند و گاهی عناصر دو ژانر ترسناک و علمی - تخیّلی در هم آمیخته شدند که نتیجه ی آن مجموعه ی فیلم های سینمایی دنبال دار بیگانه بود که به دهه ی 1990م. و بعد هم کشیده شدند.
فیلم های این دهه از نظر تکنیکی و استفاده از فناوی های جدید در تمهیدات سینمایی به شکوفایی رسیدند، اما از جهت محتوایی نیز در زمانی قرار داشتند که همه چیز قبلاً برای سرگرمی گفته شده بود و بایستی اوضاع کساد اقتصادی سینماها را با کشاندن مردم بیشتری به سینماها جبران می کردند، خصوصاً آنکه استفاده از نوار ویدئو نیز یکی ازموانع ادامه ی کار سنّتی سینما به شمار می رفت. لذا پرداختن به جاذبه های جنسی در فیلم ها که قبلاً در فیلم های هرزه نگار رایج بود با نوعی ترویج آزادی جنسی و اباحه گری تدریجی در تمام فیلم ها از هر نوع و ژانر متداول گردید. در هر فیلمی و با هر داستانی، نوعی مسائل جنسی و مبتذل توسط کارگردان های قدیمی و کهنه کار و سینماگران پرده در جدید دیده شد. هنرپیشگان فیلم ها غالباً از هنرپیشگانی با لباس های تحریک کننده و روابط آن چنانی بودند.
از فیلم های وسترن معروف مانند بزرگ مرد کوچک به کارگردانی «آرتورپن» گرفته تا فیلم های اجتماعی معروفی چون پنج قطعه ی آسان ساخته ی «باب رافلسن» و اثر معروف «لوییس بونوئل» به نام تزیستیانا تا فیلم زابریسکی پوینت اثر معروف «انتونیونی»، دسوتان ساخته ی «لوئیس گیلبرت»، مکیب و خانم میلر ساخته ی «رابرت آلتمن»، آخرین تانگو در پاریس ساخته ی «برناردو برتولوچی» و صدها نمونه ی دیگر همگی دچار دستورالعمل های تولید فیلم های سینمایی در آمریکا و اروپا بود. در دهه ی هفتاد همچنین پرداختن به داستان های افسانه ای - عملی و ژانر جدیدی به نام «سینمای فاجعه» مطرح گردید، مانند تی اچ ایکس 1138 اثر «جرج لوکاس» ماجرای پسایدون ساخته ی «رونالدنیم»، آسمانخراش جهنمی ساخته ی «جان گیلرمن»، آخرین جنگجو اثر «رابرت کلوز» برخورد نزدیک از نوع سوم ساخته ی «استیون اسپیلبرگ»، جنگ های ستاره ای ساخته ی «جرج لوکاس»، سفر ستاره ای اثر سینمایی «رابرت وایز»، شهاب آسمانی ساخته ی «رونالد نیم».
در فیلم شهاب آسمانی یک ستاره دنباله دار به کمربند سیاره ای برخورد می کند و شهاب های آسمانی همراه با بارانی از تکّه های سنگ به سوی زمین می آیند و بالاخره می رسیم به فیلم اینک آخرالزمان اثر «فرانسیس فورد کاپولا». این فیلم از جمله فیلم هایی است که درباره ی جنگ ویتنام ساخته شده ولی «جیم مورسون» خواننده ی معورف در آغاز فیلم ترانه ای می خواند با عنوان تنها دوست من، این پایان جهان است که بر روی تصویری از جنگل های بمباران شده می آید.
بدین ترتیب دهه ی 1980م. برای صنعت فیلم سازی هالیوود با فراز و نشیب های و موفقیّت های چشمگیر به پایان رسید در حالی که دهه ی 1990م. به دنبال آن با بحث های جدّی تر در خصوص پایان کار دنیا در فیلم های افسانه ای - علمی در راه بود.
در فیلم علمی - تخیّلی ماشین روز قیامت که در سال 1972م. به کاگردانی «هری هوپ» و «لی شولم» و با شرکت «گرانت ویلیام»، «هنری ویلکاکسون» و «مالاپاورز» ساخته شده است، جاسوسان آمریکایی کشف می کنند که چین کمونیست یک سیستم عظیم جنگی هسته ای به نام ماشین روز قیامت ساخته است که قادر است تمام سطح کره ی زمین را نابود سازد و قرار است که به زودی این ماشین را به کار گیرند. در همین حال یک هواپیمای فضایی که «پروژه ی آسترا» نام دارد قرار است مأموریتی فضایی را در سیّاره ی زهره انجام دهد. در ساعات آخر مانده به پرواز ناگهان هواپیمای مذکور توسط نیروی ارتش اشغال شده و بیشتر نیروهای مذکّر آن خارج و زن ها جای آنها را می گیرند. دلیل این موضوع کمی بعد که «آسترا» از مدار خارج می شود، آشکار می گردد. کره ی خاکی در یک طوفان و دگرگونی ناگهانی جهانی قرار گرفته و قرار است که نابود شود.آیا نسل بشر نابود شده است؟ چه خطراتی در انتظار خدمه ی «آسترا» در سفر به سیاره ی زهره است؟ این فیلم بسیار ضعیف و کلیشه ای است که می خواهد چین کمونیست را در آن مقطع زمانی به عنوان یک قدرت جهانی خطرناک نشان دهد و راه های مقابله با آن را به صورت هرچه فجیع تر و خطرناک تر جلوه دهد. نشان دهد که تنها با این شیوه ها کمونیسم شیطانی را می توان نابود ساخت. هالیوود از این قبیل فیلم ها قبلاً و در دهه های بعد نیز ساخته است و همواره برای ابراز خشونت شدید نسبت به دشمن وی را مجهز به سلاحی شگفت انگیز و اعجاب برانگیز نموده است. در این فیلم نیز یک قهرمان آمریکایی سفید پوست و شکست ناپذیر وارد ماجرا می شود و پس از ماجراهای حیرت انگیز و باورنکردنی این فاجعه ی جهانی را در نقطه ای متوقف کرده و با مهار دشمن قهّار، با استفاده از مجموعه ای از عملیات بازدارنده، جهان و مردم آن را با کمترین تلفات نجات می دهد.
این در حقیقت درونمایه ی فیلم های علمی - تخیّلی دهه های گذشته برای نجات مردم در برابر همه نوع فجایع اعم از حمله ی حیوانات ماقبل تاریخ، موجودات سایر سیّارات و غیره بوده است. در مورد موشک های اتمی و خطرات آن، هالیود همچنان تا دهه های بعد نیز فعال است. در این حال مذاکرات «سالت» بین ابرقدرتهای شرق و غرب در خصوص کنترل سلاح های اتمی و کشتار جمعی که باعث نابودی جهان خواهد شد، ادامه دارد و تصمیماتی که البته گرفته می شود برای هیچکس ضمانت اجرایی ایجاد نمی کند و پنهانکاری در این مورد بیداد می کند. در آخرین فیلم از مجموعه ی فیلم های فرودگاهی به نام کنکورد؛ فرودگاه 79 در سال 1979م. توسط «دیوید لاول ریچ» ساخته می شود می بینیم که در هواپیمای مسافربری کنکورد، موشک های اتمی جاسازی شده است. در این میان نیروی هوایی فرانسه و تهدیدی که همراه هوپیما است از بالای کوه های آلپ تحت نظر هستند. خانمی که جزو مسافران است، اسنادی در دست دارد که صنایع هواپیما سازی «هریسون» سازنده ی کنکورد را دچار مشکلاتی خواهد کرد. این اسناد نشان می دهد که آنها سلاح اتمی می سازند و مدیر و رهبر این سازمان جنایتکار خواهان سقوط هواپیما همراه با آن خانم است. البته ماجرا در آخر ختم به خیر می شود و همه نجات یافته و تبهکاران دستگیر می شوند و به سزای اعمالشان می رسند. فیلم از جاذبه ی حضور «آلن دلون» هنرپیشه ی معروف فرانسوی در نقش خلبان برخوردار است. سایر بازیگران آن عبارتند از «سوزان بلاک لی»، «رابرت واگنر» و «جرج کندی».
دلیل ساخت این فیلم برای دست اندکاران سیاسی هالیوود، نوعی حمله و ایجاد رسوایی برای شرکت های هواپیماسازی و بازرگانی فرانسه بود که البته به نوعی به فاجعه ی نهایی نمی رسید. اصل در این فیلم ها ایجاد اضطراب و تعلیق برای تماشاگر و تأثیرگذاری در برنامه های پروازی سازمان سازنده ی هواپیمایی کنکورد بود و البته می دانیم مدتی بعد به دلایل فنی تولید این نوع هواپیما به طور کلّی ممنوع و منسوخ اعلام گردید.
در دهه ی 1980 م. در هالیود مسئله ی جدید دیگری در زمینه ی خطرات هسته ای مطرح شد و آن عدم کنترل انرژی هسته ای غیرجنگی یعنی اتم برای صلح بود که در واقع بهانه ای از سوی استعمار و استکبار برای ایجاد وحشت در این مورد به شمار می رفت. عوارض ناشی از وجود نیروگاه ها و زباله های اتمی و از همه مهمتر مداخله ی تاریخی بشر در طبیعت که قدمت تاریخی آن به آغاز انقلاب صنعتی و رشد صنعتی سریع طیّ دویست الی سیصد سال بعد انجامید و اتفاقاً آغاز کننده ی آن نیز کشورهای صنعتی و ثروتمند جهان بودند، بهانه ی جدیدی برای هالیوود در مسله ی حفظ محیط زیست و اکولوژیسم گردید. این جنجال تازه که ظاهراً با فعالیت ها و تظاهرات گروه های خاصّی مانند «گروه سبز» همراه بود به طرح حافظت و سالم نگه داشتن زیستگاه موجودات زنده و آدمیان می پرداخت و در واقع نوعی واکنش انتقادی به سنّت روشنگری در اروپا نیز بود.
فیلم آژیر قرمز اثر «ویلیام هیل» در سال 1977م. از نخستین تولیدات درام گونه ی آمریکایی است که داستان آن به حادثه ای در یک نیروگاه برق هسته ای مربوط می شود. در این فیلم «ویلیام دیواین» و «مایکل براندون» و «آدرین باربو» ایفای نقش می کنند. فیلم اقتباسی است از رمانی به نام «الگوی سرخ» که توسط «هارولدینگ» نوشته شده است.
در سال 1978م. نیز هالیوود با مشارکت سینمای ایتالیا فیلم برگزیده یا هولوکاست 2000 را که هم علمی - تخیّلی و هم ترسناک است می سازد. کارگردان آن «آلبرتو دومارتینو» است و در آن بازیگران معروفی چون «کرک داگلاس»، «آگوستینابلی» و «سایمون وارد» ایفای نقش می کنند. داستان فیلم از این قرار است که مدیر یک نیروگاه هسته ای متوجّه می شود که فرزندش قصد توطئه آمیزی دارد. او می خواهد با استفاده از انرژی اتمی دنیا را نابود سازد.
و بالاخره می رسیم به فیلم معروف عارضه ی چینی اثر «جیمز بریجز» در سال 1979م. که در آن یک گزارشگر تلویزیونی برای تهیه ی گزارشی درباره ی انرژی به همراه تصویر برادرش به یک کارخانه ی هسته ای می روند. در این زمان بحرانی در کارخانه آغاز شده است و مهندس سرپرست شیفت کارخانه با مدیریت و عکس العمل سریع خود آن را مهار میکند. تصویربردار همه چیز را فیلمبرداری می کند، اما مقامات شبکه ی تلویزیونی طرف قرارداد تحت فشار صاحبان کارخانه ظاهراً به خاطر ایجاد تشویش در اذهان عمومی حاضر به پخش آن نمی شوند. در واقع در طول تهیه ی این گزارش، تصویربرداری از وحشت حاکم بر اتاق کنترل در جریان سانحه ای اتفاقی و مهارکردن مشکل توسط سرپرست شیفت انجام گرفته است. تصویربردار فیلم را از شبکه خارج کرده و در یک مناظره ی عمومی با هدف اخذ مجوز، برای یک کارخانه ی هسته ای جدید برگزار شده، آن را به دو نفر متخصّص نشان می دهد. آن دو تأیید می کنند که از حادثه ای بسیار جدّی موسوم به «سندروم چینی» به زحمت جلوگیری شده است. پس از تحقیقاتی کوتاه مدت، شروع به کار مجدد کارخانه پذیرفته می شود ولی سرپرست شیفت نگران ارتعاش خفیفی است که در خلال سانحه ی اوّل احساس کرده است. او در جریان تحقیقاتش کشف می کند پیمانکارانی که کارخانه را بنا کرده اند، چندان به رهنمودهای امنیتی پایبند نبوده اند و بنابراین خطر پدید آمدن حادثه ای ویرانگر را باعث شده اند.
سرمهندس شیفت، گزارشگر و تصویربردار برای رسوا کردن پیمانکاران و صاحبان کارخانه به راه می افتند، اما کارخانه داران نیز در جهت راه اندازی مجدّد کارخانه و به دست آوردن پول از هیچ کاری روی گردان نیستند، حتی آدم کشی! فیلم عارضه ی چینی به جهت تهاجمش به تجارت های کلان و اخلاقیات تجاری، فیلمی است سیاسی که در قالب تریلری مهیّج تولید شده و قدرتش را از نگرانی بسیار واقعی موجود نسبت به ایمن بودن انرژی هسته ای می گیرد.
بسیاری از حوادث گنجانیده شده در فیلم متکی بر شایعاتی موجود درباره ی مجوز گرفتن و احداث کارخانه های انرژی هسته ای متعدد در آمریکای شمالی بود. این شایعات از شهادت های گروهی از مردم سرچشمه می گرفت که بسیاری از سازمان های حفظ محیط زیست در طول سال ها گردآورده بودند و زمانی که فیلم به نمایش درآمد، بسیاری از مردم و منتقدین به آن کم توجّهی کردند. ولی دوازده روز پس از افتتاح نمایش فیلم در سینماهای آمریکا، نیروگاه انرژی هسته ای «تری مایل آیلند» در پنسیلوانیا دچار حادثه ای همچون حادثه ی فیلم عارضه چینی شد. حادثه ای که می توانست به طور بالقوه فاجعه آفرین باشد. این رویداد علاوه بر تضمین موفقِیّت تجاری فیلم یکی از مواردی بود که خطّ مرزی بین داستان و واقعیت را در هم شکست.
7 سال بعد در اوکراین شوروی فاجعه چرنوبیل به وقوع پیوست و بحث های فراوان بر سر استفاده از انرژی هسته ای مطرح شد. یکی از مسائل مطروحه آن بود که می توان تولید برق جهان را از طریق انرژی هسته ای انجام داد ولی مشکلات توأم با هزینه ها و ایمنی تولید، چشم انداز دلفریب آن را تیره و تار می کند. مضامین مربوط به خطرات ناشی از نیروگاه های هسته ای و رآکتورها در دهه ی هشتاد همچنان ادامه دارد.
در فیلم چنگال جزیره ساخته ی «هرمن کاردناس» در سال 1980م. یک نشتی در رآکتور هسته ای نیروگاه اتمی فلوریدا موجب می شود که خرچنگ ها تبدیل به آدم کش های خطرناکی شوند. بازیگران فیلم «رابرت لنسیک» «استیوهایکز» و «ینیتا تالبوت» هستند.
در استرالیا نیز فیلمی با نام بازتاب زنجیره ای توسط «یان باری» 1980م. ساخته شد که یک فیلم پلیسی جنایی درباره ی رویدادهای پس از انفجار در یک نیروگاه اتمی است که یک کارگر و دو نفر دیگر از شهروندان را آلوده به موادّ رادیواکتیو می کند و حوادث ناگواری به همراه دارد. بازیگران این فیلم «استیوبیسلی»، آناماریا وینچستر» و «راس تامپسون» هستند و «مل گیبسن» نیز نقشی کوتاه در فیلم دارد.
در فیلم انگلیسی قوی تر از خورشید اثر «مایکل آپتد» 1980م. یک کارگر نیروگاه هسته ای سعی دارد که نشتی حاصل ا ز رادیواکتیو را به مقامات مسئول ثابت کند. در این فیلم «فرانچیسکا آنیس» و «تام بل» ایفای نقش می کنند.
در فیلم نیروگاه هسته ای نمی خواهیم که توسط «جولیان اسککلوسبرگ» «دنی گلدبرگ» و «آنتونی پوتنزا» در سال 1980م. ساخته شده است،
می بینیم که گروهی از جوانان و ستارگان موسیقی راک برنامه هایی را برپا می سازند تا به وجود نیروگاه های هسته ای در آمریکا اعتراض کنند. در این فیلم «جکسون براون»، «بینک کرازبی» «استیلز ونش»، «برادران دوبی» و «جان هال»، «گیل»، «اسکات هرون» و «بانی ریت» شرکت دارند. البته در میان جمع تظاهرکنندگان «جین فاندا»، «جس کولین یانگ»، «جیمزتبلور»و عده ای دیگر نیز دیده می شوند.
در فیلم دیگری به نام حادثه ی پلوتونیم اثر «ریچارد مایکلز» 1980م. می بینیم که پس از حادثه ای در یک نیروگاه هسته ای در آمریکا یک مخالف فعال سیاسی سعی دارد تا کارکنان نیروگاه هسته ای را به شورش و عدم اطاعت تحریک کند و مدیران شرکت با وی به مقابله برخیزند. در این فیلم «جنت مارگولین»، «بوهاپکینز» و «جوزف کامپانالا» ایفای نقش می کنند.
پی نوشت ها :
1. Atomic power for peace - 10- سیاه و سفید
2- Atomic soldiers - The Desert Rock Eercise - 27 سیاه و سفید
3- Atomic Blasts: operation Greenhouse through upshot- krothole - 30 - سایه و سفید
4. 1962 pacific Nuclear Tests -22- رنگی
5. Civil Defence- Duck and cover - 9- سیاه و سفید
6. Lets Face it! - sarving a Nuclear Attack - 15سیاه و سفید
7. Naclear Devastation- Japon- 36- سیاه و سفید
1. Naclear weapons- wikipadia
2. warfare Browse
3. Atomic Bomb - Decison
4. The History of the Atomic Bomb
5. Encyclopeadie Britanica
1. Jerome F.shpiro Atomic Bomb cienema, Routledge 2002
2. Denis Gifford scince Fiction Film studio vista/ dutton pictureback- London 1971
3. philip stpick scien Fiction Movios octopus Books Limited London -1976
4. John Bazter science Fiction in the cinema USA-1970
5. منابع اینترنتی به ویژه دایره المعارف Wikipedia
6. شماره های مختلف نشریه ی موعود در سال های 1384 و 1385
7. هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان (مسیحیت سیاسی و اصولگرایی در آمریکا)- مترجم قبس زعفرانی، تهران، هلال، 1383
8. پیش گویی هاو آخرالزّمان،(گردآوری) واحد پژوهش و تحقیق مؤسسه فرهنگی موعود - تهران: موعود عصر (عج)، 1385
9. نجیری، محمود،آرمگدون / نویسنده محموالنجیری، ترجمه ی رضا عبّاسپور، قبس زعفرانی - تهران، هلال 1384
10. کتاب مقدّس (عهد عتیق و عهد جدید)- انجمن پخش کتب مقدّسه- 1969- چاپ لندن
منبع: علوی طباطبایی، سید ابوالحسن، (1387)، هالیوود و فرجام جهان، تهران، نشر هلال، چاپ دوم
*صحت این نوشتار به عهده ی نویسنده بوده و سایت راسخون در این خصوص مسئولیتی بر عهده ندارد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}